برخی اوقات پیش می آید که ما دانش و اطلاعات لازم برای انجام کاری را داریم، مهارت های لازم برای انجام آن ها را نیز با تمرین مداوم به دست آورده ایم، اما باز هم کار ها درست پیش نمی روند و نمی توانیم وظایف محوله در آن زمینه را انجام دهیم.
در واقع انرژی لازم برای انجام کاری را که باید انجام شود نداریم. یا اگر بخواهیم ساده تر بگوییم «حال انجام کار» نداریم. به عبارت دیگر، در این حالت «نمی خواهیم» کار مورد نظر و وظایف محوله را انجام دهیم. در این مقاله می خواهیم بیش تر با عاملی که سبب حال نداشتن ما می شود بیش تر آشنا بشویم.
آشنایی با عامل حال نداشتن
وقتی که ما برای انجام کاری هم دانش لازم و هم مهارت کافی را داریم ولی باز هم امور مربوطه را یا انجام نمی دهیم یا آن ها را ناقص باقی می گذاریم احتمالاً عامل نداشتن انگیزه باعث انجام نشدن کار هاست. این بخش از معضلات یادگیری را با عنوان «شکاف انگیزشی» می شناسیم. شکاف انگیزشی معمولاً به درون ما بستگی دارد. در واقع ما بنا به دلیل یا دلایلی انگیزه ای برای انجام کار نداریم. شاید کار های مورد اشاره با ارزش های درونی ما سازگاری ندارند، یا در راستای رسالت و اهداف تعیین شده ی ما نیستند، یا در شناخت خود و ارزش ها و رسالت و اهداف مشکل داریم، یا اینکه نیاز می بینیم کسی ما را تشویق کند و آن فرد مشوق را کنار خود نمی یابیم.
شکاف انگیزشی؛ عاملی مهم در کاهش یادگیری
نکته ی واضح در قضیه ی شکاف انگیزشی این است که اگر آن را رفع نکنیم، تقریباً کاری به سرانجام نمی رسد. یعنی نداشتن انگیزه انسان را به حالت کرختی و سستی می رساند تا جایی که امکان واکنش مناسب در موقعیت های مختلف را از او سلب می کند و موجب می گردد که فرد آدمی تنبل و تن پرور به نظر برسد. تجربه ی شخصی نگارنده این است که در زمان بی انگیزگی شاید حتی ساده ترین کارها به اندازه ی جا به جا کردن یک کوه سخت به نظر می رسد. این بی انگیزگی می تواند حتی نشانه ی بیماری افسردگی نیز باشد. البته تشخیص اینکه فرد افسرده هست یا نه به عهده ی روانشناس است و نباید به صرف کاهش انگیزه گمان کنیم که دچار افسردگی شده ایم.
راه هایی برای مهار شکاف انگیزشی
بهتر است بدانیم که برای غلبه بر شکاف انگیزشی شاید نیاز به کمک دیگران هم داشته باشیم. برخی اوقات انگیزه ی هر فرد با عوامل درون زاد بالا می رود. مثلاً همانطور که ذکر شد اگر کار در حال انجام با ارزش های درونی، رسالت فرد و اهداف او در یک راستا باشند، قطعاً انگیزه ی لازم برای انجام کار به صورت خودکار در فرد به وجود می آید. اما برخی اوقات برای اینکه کاری به دست دیگران انجام شود، نیاز داشته باشیم تا به آن ها از انگیزه بدهیم. این امر می تواند به دو صورت اتفاق بیفتد. یا به فرد برای انجام کار چیزی اعطا شود (مانند پول، هدیه یا امتیازی خاص) و یا اینکه فرد را بتوانیم متقاعد کنیم که به نحوی انجام آن کار با ذات و ارزش های درونی اون هم خوانی دارد. در هر حال به نظر می رسد برای رفع شکاف انگیزشی نیاز به یک تلنگر کوچک از محیط بیرونی خود داشته باشیم.
دیدگاهتان را بنویسید